تفاوت دو واژه جنسیتی و جنسی: 

به عامل ارتباط دو جنس مخالف بر میگردد: 

فرض می کنیم شما به مغازه ای می روید که کالایی خریداری کنید. اینکه فروشنده زن باشد یا مرد برایتان در خرید تفاوت داشته باشد یعنی اینکه "جنسیت" طرف مقابل مهم است. نه نوع آن کالا و کیفیت آن 

ولی صرفاً اگر عامل ارتباط شما "کالا و جنس" باشد یعنی عامل ارتباط "جنسی" است نه "جنسیتی" 

به ادامه توضیح تصویرسازی برمیگردیم. 

با توجه به سه خاصیت ذکر شده خانمی رو فرض کنید که مقداری از موهایش بیرون زده... 

فقط کافی است که مرد "نگاه" کند. بعد دیگر کار تمام است. حتی برجستگی روی سر که ممکن است ناشی از کلیپس باشد نیز به کمک خواهد آمد. آرایش دلخواه موی زیر روسری را می توان اولین گام دانست که به صورت کاملاً سه بُعدی در ذهن مرد ساخته می شود. 

این مهم را در کنار مانتویی بگذارید که کمی برجستگی بدن زن را نمایان سازی(فقط کمی)

این خانم در ذهن مرد به صورت کاملاً عریان و سه بعدی در حال چرخش است!

شاید به همین دلیل است که در قرآن کریم ابتدا به "غضّ بصر" در آقایان اشاره شده سپس به خانم ها.

بنابراین برخلاف تصور بسیاری از دوستان مطالب پیرامون حجاب در آقایان بدون اغراق حداقل 10برابر خانم هاست!

مغالطه ای که در خصوص بحث "جنسی" و "جنسیتی" غالباً رخ می دهد آن است که در بعضی از جلسات و یا حتی سخنرانی ها به اشتباه به جای یکدیگر به کار گرفته می شوند.

 اول در مورد این حرف می زنیم که هدف از طراحی مد چیست؟ یا اصلاً طراح مد آیا سود خاصی از این کار میبره یا خیر. چرا در شرایطی قرار می گیریم که طراح مُد بخواد به این سود فکر کند؟

اول به دو دسته از مخاطبین جریان اقتصادی اشاره می کنیم:

1. دسته‌ای که پول تولید می کنند.(مشتریان غیر مستقیم)

2. دسته‌ای که پول پرداخت میکند.(خریداران مُد یا مشتریان مستقیم)

دسته اول را مردان تشکیل می دهند و دسته دوم را زنان.

 به عبارت ساده‌تر طراح مد باید چیزی طراحی کنند که مردان به خاطر آن پول پرداخت کنند و زنان به خاطر آن رغبت کنند خرید کنند.

 به نکات جالب تر می رسیم:

 عبارت ساده تر این که زنان برای لذت مردان مُد مصرف می کنند!

... ادامه دارد.