آقای هاشمی رفسنجانی در گفتوگوی دیگری به روایت خاطرات مشابهی میپردازد. نکته جالب این گفتوگو که با کتاب خاطرات نیز مشترک است، این واقعیت است که آقای هاشمی از نظر امام روی شخص آیتالله خامنهای اطلاع کامل داشته است. در واقع تعدد تأکیدات امام روی آیتالله خامنهای جای شک و شبههای برای آقای هاشمی به جا نمیگذاشت، با این حال وی پیش از اجلاسیه خبرگان و حتی در حین جلسه روی رهبری شورایی پافشاری میکرد: «س: من در خطبههای نماز جمعه شما خواندم که بعد از طرح مسأله قضیه مهدی هاشمی، امام فرمودند «شما در بین خودتان کسی را دارید» که اشاره به آیتالله خامنهای بود .
ج: درست است. همان است که قبلاً گفتم. امام چنین چیزی گفته بودند ولی خود آیتالله خامنهای قبول نداشتند. ساعاتی قبل از رحلت امام که قطع امید کرده بودیم، در جماران جمع شدیم که چه کار کنیم، چون پزشکان گفته بودند که ممکن است امام امشب رحلت کنند. نظر ما این بود که آیتالله مشکینی، آیتالله موسوی اردبیلی و آیتالله خامنهای اعضای شورای رهبری باشند که آیتالله خامنهای قبول نمیکردند جزو این سه نفر باشند. من اصرار داشتم که اگر شما باشید، برای آن دو نفر مفید است. اصلاً تا آن موقع نامزدی نداشتیم. بعد که خبرگان بعد از رحلت امام جلسه گرفت، من و آیتالله خامنهای در سخنرانی خود با انتخاب فردی مخالفت کردیم. گفتیم باید شورا باشد. اینکه میگویند ما کسی را داشتیم، دروغ است .
س: وقتی قرار شد آیتالله خامنهای مطرح شود، به این فرمایش حضرت امام استناد کردید؟ رأی آوردن بالای آیتالله خامنهای چه بود؟
ج: تمام شدن سریع کار خبرگان و رأیآوری ایشان پنج دلیل داشت: اول این که اوضاع خطرناک بود و خبرهایی هم از جبهه رسیده بود که نیروهای صدام حرکت کردند و به جلو میآیند. همه نگران بودیم که خلأ وجود رهبری آن هم پس از رحلت امام مشکلساز شود. دوم همین حرفهایی که پنج نفری از امام شنیده بودیم مطرح کردیم. سوم نقل نظر امام که مجتهد کافی است و احتیاج به مرجع نیست. چهارم آن حرفهایی هم که نقل کردند امام پای تلویزیون گفتند، مؤثر بود. پنجم که مهمتر از همه است، شخصیت و صلاحیتهای خود آیتالله خامنهای است که برای خبرگان شناخته شده بود و اصلحتر از ایشان کسی را نمیشناختند.» (2)
منبع:
2. اصولگرای اصلاحطلب؛ گفتوگوی انتقادی با هاشمی رفسنجانی، ص 48
ادامه دارد...
کلمات کلیدی: