بنا به نوشته روزنامه انگلیسی "تایمز.آو. لندن" 91.3 درصد زنان شوهر دار زیر 40 سال انگلیسی دارای یک یا چند دوست پسر هستند و شوهران آنها هم غالباً از این امر مطلع می باشند.
بسیاری از زنان شوهردار انگلیسی برای رفتن به مسافرت های تفریحی در ایام مرخصی دوست پسر می گیرند و بدون همسر قانونی خود به مسافرت می روند تا دوست پسرشان مخارج مسافرت آنها را بپردازند!
در طول جنگ جهانی به مستعمره انگلستان تبدیل شد، ضرب المثل جالبی وجود دارد که می گوید:"هر کجا دو نفر انگلیسی خانه کنند، یک فاحشه خانه در کنارشان ساخته می شود!"
خود انگلستان:
لندن:
محله ی "سوهو" مملو از هزاران زن روسپی است.
پارسین :
محله "پیگال" چندین هزار فاحشه را در خود جای داده است.
مطالب مرتبط:
گلستان کردن انگلستان و امریکا - 1
گلستان کردن انگلستان و امریکا - 2
کلمات کلیدی:
بنا به گزارش نشریه ی آمریکایی ریدرز دایجست(مورخ فوریه 1989 شماره 3):
از هر 6 نفر امریکایی ، یک نفر حرامزاده است و پدر یا مادر واقعی خود را نمی شناسد.
زنان و مردان، بدن آنکه با هم ازدواج کنند به صورت کولی وار با هم بسر می برند و در شناسنامه های آمریکایی برابر نام پدر بسیاری از آمریکایی ها چیزی دیده نمی شود و جای اسم پدر خالی است!
فرزندان حتی قبل از رسیدن به سن بلوغ دارای تجارب جنسی هستند و تجاوز به کودکان در مدارس و در خانواده ها امری عادی است و باز به نوشته ی همان نشریه 63 درصد آمریکائیان حداقل یک بار مورد سوء استفاده جنسی اعضای خانواده خود قرار گرفته اند و 77.3 درصد زنان آمریکایی، حداقل یک بار در عمر خود مورد تجاوز واقع شده اند.
کلمات کلیدی:
قابل توجه کسانی که منتظر حضور گلستان کردن ایران توسط آمریکا هستند:
فیلیپین:
پس از شکست ژاپن در جنگ جهانی دوم به اشغال آمریکا در آمد یکصد هزار خانه فساد برپاگردید و روسپیگری به عنوان یک حرفه رسمی تحت حمایت دولت قرار گرفت!
ژاپن:
در اوکیناوا(جنوب ژاپن) که به بیش از 100 هزار تفنگدار آمریکایی حضور دارند ده ها محله فساد با بیش از 30 هزار روسپی فعالیت می کنند.
ویتنام:
هنگامی که سایگون(پایتخت ویتنام جنوبی در دوران جنگ) به اشغال آمریکا درآمد در عرض مدت کوتاهی سراسر سایگون تبدیل به بارهای سبانه و فاحشه خانه گردید و هنگامی که آمریکایی ها پس از شکست خفت بار، ویتنام را ترک کردند هزاران کودک ویتنامی با چشمان آبی رنگ در ویتنام باقی ماندند که ثمره اختلاط نژادی نامشروع آمریکائیان متجاوز با فواحش ویتنامی بود.
بنا به گزارش سازمان جهانی حمایت از زنان بی سرپرست وسازمان یونیسف(مندرج در شماره 11 نشریه سازمان ملل متحد سال 1998) گردش پولی تجارتروسپیگری در جهان بالغ بر «180 میلیارد دلار) در سال می باشد.
در کلیه شهرهای بزرگ و کوچک اروپا و آمریکا بلا استثنامراکز فحشا دایر است و در بسیاری از کشورهای جهان مانند: ایالات متحده امریکا،فرانسه و انگلستان روسپیگری جزو مشاغل مجاز شمرده می شود و فواحش از کمک های دولتیبرخوردار هستند!
ترکیه:
علی رغم اینکه کشوی مثلاً اسلامی است، به لیل رونق گردشگریو مسافرت بی رویه ی اروپاییان و آمریکاییان، تزلزل اخلاقی در جامعه ترک به خوبی بهچشم می خورد و فقط در محله ی کاراکوی(در جوار خیابان المپیا) فاحشه خانه ای با بیشاز 10 هزار روسپی فعال وجود دارد. پلیس و مقامات قضایی نه تنها اقدامی برای مبارزهبا فحشا به عمل نمی آروند، بلکه در مدخل ورودی محله ی روسپیان (کاراکوی یا کارخانه) یک پاسگاه پلیس یرای حمایت از روسپیان تأسیس کرده اند!
هلند:
در آمستردام پایتخت این کشور زنان و دختران برهنه در پشتپنجره(ویترین) خانه ها نشسته و رهگذران را برای خوشگذرانی به داخل دعوت میکنند!
پس از سقوط اتحاد شوروی و فروپاشی اروپای شرقی باندهای مافیایی غرب دست به کار شدند و صدها هزار دختر نوجوان را از کشورهای جمهوری شوروی سابق و کشورهای اروپای شرقی به سودای زندگی بهتر در غرب و استخدام در موسسات غربی به اروپا و آمریکا و ژاپن کشانده و در فاحشه خانه ها اسیر کردند. به طوریکه در توکیو یک محله فساد فقط به دختران روسی و اوکراینی اختصاص یافته است.
ادامه دارد...
کلمات کلیدی:
درخصوص رأیگیری شورای رهبری چند نکته حائز اهمیت است:
اول اینکه هیأت رئیسه که نظرش بر شورای رهبری بود، تلاش کرد تا آرای ممتنع را به نفع خود به صحنه بکشاند، فلذا اعلام کرد مخالفین شورای رهبری قیام کنند. این در حالی است که روال عادی مجلس- حتی در رأیگیری سایر موضوعات در اجلاسیه فوقالعاده 14 خرداد- مغایر این روش بوده است و آرای موافق باید شمرده میشد. آیتالله حائری شیرازی در گفتوگوی دیگری به این مورد صراحتاً اشاره میکند.
نکته دوم آن است که با وجود این که در رأیگیری اول مشخص شد شورای رهبری رأی نیاورده است، هیأت رئیسه که عملاً از سوی آقای هاشمی رفسنجانی اداره میشد و نظرش بر شورای رهبری بود، این رأیگیری را تا سه مرتبه تکرار کرد تا شاید تغییری در آرا مشخص شود. طبق خاطرات آقای هاشمی آرای مخالف شورای رهبری 45 رأی از حدود 65 رأی بود و این به معنی آن است که حدود 70 درصد نمایندگان مجلس خبرگان قیام کرده بودند. این اختلاف فاحش به صورتی نبود که شبهه نزدیک بودن آرا و بازشماری جهت دقیق بودن آرا پیش بیاید. مجموعه این دو نکته، فرضیه آیتالله حائری شیرازی را به واقعیت نزدیکتر میکند که آقای هاشمی درصدد بود تا به نحوی رأی مطلوب خود را از دهان خبرگان بیرون بکشد.
نکته سوم درخصوص شورای رهبری آن است که حضرت آیتالله خامنهای به عنوان گزینه جدی رهبری فردی در اذهان خبرگان مطرح بودند، از جانب خبرگان در تمامی ترکیبهای شورای رهبری گنجانده شده بودند و برخی از خبرگان نیز نظر مثبت امام درباره ایشان را شنیده بودند. درخصوص این فضای حاکم بر مجلس خبرگان، مرحوم آیتالله مرتضی بنیفضل نماینده استان آذربایجان غربی در خاطرات خود مینویسند: «بعدازظهر بلافاصلح جلسه پشت درهای بسته ادامه پیدا کرد. وقتی بحث پیرامون تعیین رهبری آینده آغاز شد، عدهای نظر به شورای رهبری متشکل از سه یا پنج نفر داشتند. حتی از آنهایی که جزو شخصیتهای درجه یک نظام بودند، بعضی همین گرایش را داشتند. البته در نظر همه بالاتفاق آقای خامنهای یکی از اعضای شورا بود. این را همه قبول داشتند، یعنی در میان خبرگان حتی یک نفر نبود که بگوید شورا باشد ولی آقای خامنهای در آن نباشد.»(11) در این شرایط کاملاً طبیعی بود که حضرت آیتالله خامنهای با رهبری فردی مخالفت کنند، چراکه اگر از زبان ایشان شنیده میشد که با رهبری فردی موافق هستند، شائبه قدرتطلبی مطرح میشد. همان طور که در خاطرات اعضای دیگر مجلس خبرگان اول نیز مطرح میشود، حضرت آیتالله خامنهای تمام تلاش خود را کردند تا به عنوان رهبر فردی معرفی نشوند و جز این نیز توقع دیگری از فرد اصلح نمیرفت.
منبع:
11. خاطرات آیتالله شیخ مرتضی بنیفضل، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 267
ادامه دارد...
کلمات کلیدی:
بازی موافق، مخالف، ممتنع
پس از نطق موافقین و مخالفین شورای رهبری، زمان رأیگیری فرا رسید. این بار اما رأیگیری بر روال عادی صورت نگرفت. آیتالله حائری شیرازی درخصوص رأیگیری برای تصویب شورای رهبری معتقد است که برخلاف روال قانونی که موافقین باید قیام کنند، از سوی مدیر جلسه اعلام کردند که مخالفین قیام کنند تا وزن آرای ممتنع به نفع موافقین شورای رهبری عمل کند: «قانوناً اینطور است که موضوع شورایی را به رأی گذاشتند موافقین شورا قیام کنند. یکی از بزرگان که مرحوم شده، آمد مقابل هیأت رئیسه گفت: بگویید مخالفین شورا قیام کنند. میگویند چرا؟ دلیل این بود که ممتنعها اضافه بشوند به موافقین و از مخالفین شورا کم بشوند. 30 نفر موافق، 30 نفر مخالف، 15 نفر ممتنع: اگر بگویند مخالفین شورا قیام کنند، 30 نفر میایستند و 45 نفر مینشینند و میگویند رأی نیاورد و اگر بگویند موافقین شورا قیام کنند، 30 نفر میایستند و 45 نفر مینشینند و میگویند موافقت نشد. خیلی تأثیر دارد بگویند موافقین شورا یا مخالفین شورا. خود آقا هم نظرش بر شورایی بود ولی نظر من بر رهبری فردی بود. آمدند گفتند مخالفین شورا قیام کنند، یقین هم داشتند 30 نفر بلند میشوند و بیشتر مینشینند. نگاه کردند دیدند به خواست خدا خیلی جمعیت ایستادند. شمردند دیدند اکثریت است، دوباره شمردند، باز گفتند یک بار دیگر بشمریم، دیدند اکثریت است و دیگر کاری نمیتوانستند بکنند و اعلام کردند نظر خبرگان رهبری فردی است.» (9)
آیتالله امینی نیز با ادبیات دیگری به نوع به رأی گذاشتن شورای رهبری از سوی آقای هاشمی اشاره کرد: «پس از این بحثهای طولانی، قرار شد رأیگیری شود. در این حال طرفداران نظریه فردی میخواستند که ابتدا در مورد شورایی بودن رأیگیری شود، چون میگفتند شورایی رأی نخواهد آورد، سپس فردی رأی میآورد. در مقابل طرفداران شورایی بودن میگفتند ابتدا در مورد فردی بودن رأیگیری کنیم که رأی نمیآورد و شورایی میشود. آقای هاشمی رفسنجانی از کسانی بود که علاقه به شورایی بودن رهبری داشت. من خودم اصرار داشتم که ابتدا در مورد شورایی رأی بگیریم. در نهایت ابتدا در مورد فردی بودن رأی گیری شد که رأی آورد.» (10)
منبع:
9. خبرگزاری مهر، 12/3/1392، کد خبر: 2068765
10. فصلنامه حکومت اسلامی، شماره 41، صص 145-144. آیتالله امینی در خاطرات خود نیز نقل میکند: «آقای هاشمی که جلسه را اداره میکرد، ابتدا رهبری فردی را به رأی گذاشت. اتفاقا رهبری فردی رأی آورد و به تصویب رسید. بعد از آن، آقایان در برابر عمل انجامشده قرار گرفتند و جز تسلیم چارهای نداشتند.» خاطرات آیتالله ابراهیم امینی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 299
ادامه دارد...
کلمات کلیدی: