آیتالله ابراهیم امینی نماینده استان چهارمحال و بختیاری در مجلس خبرگان نیز سرفصلهای طرفداران شورای رهبری و رهبری فردی را گردآوری کرد: «طرفداران رهبری فردی به وجوهی تمسک کردند که خلاصهاش اینهاست: 1- ادله ولایت فقیه ظهور دارد در ولایت فرد؛ در شورایی ولایت از کیست؟ برای اثبات ولایت شورایی چه دلیلی داریم؟ چنین ولایتی در احادیث و فقه اسلام سابقه ندارد. 2- نهادهای شورایی مانند شورای عالی قضایی و شورای اداره صدا و سیما در عمل موفق نبودند و امتحان خوبی پس ندادند و به همین جهت در بازنگری قانون اساسی حذف خواهند شد. رهبری شورایی نیز همین گونه خواهد شد. ما در این رابطه تجربه نداشتیم تا زیانهایش را درک کنیم. 3- مردم ما به رهبری فردی مأنوس هستند و بدان احترام میگذارند. برعکس رهبری شورایی امری است غیرمأنوس و در عمل با مشکل مواجه خواهد شد. 4- رهبری فردی در تصمیمگیریهای مهم و حساس و در حل مشکلات و بحرانها بهتر میتواند با قاطعیت عمل کند.
طرفداران شورای رهبری نیز برای توجیه عقیده خود به مطالبی اشاره میکردند که خلاصهاش اینهاست: 1- ما در زمان حاضر در بین فقها کسی را نداریم که واجد همه شرایط رهبری و در حد امام خمینی و حتی دو سه درجه پایینتر باشد و مردم در تعیین جایگزین او چنین انتظاری را دارند. اما در مورد شورای رهبری افرادی را داریم که واجد شرایط، سابقهدار در کارهای اداره کشور، آشنای با افکار امام و مورد اعتماد هستند و به راحتی میتوانیم آنان را به عنوان شورای رهبری انتخاب و معرفی کنیم. 2- یکی از امتیازات شورای رهبری این است که اگر یکی از آنان در یکی از شرایط رهبری کمبود داشت، به وسیله دیگر افراد جبران میشود.» (8)
منبع:
8. خاطرات آیتالله ابراهیم امینی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 298-297
کلمات کلیدی:
رهبری فردی یا شورایی
تا این قسمت از جلسه اختلافات چندان پررنگی وجود نداشت. آغاز مطرح شدن اختلافات از طرح شورای رهبری بود که موافقان و مخالفان شاخصی نیز داشت. آیتالله حائری شیرازی نماینده استان فارس در مجلس خبرگان که در اجلاسیه فوقالعاده 14 خرداد به عنوان اولین مخالف شورای رهبری صحبت کرد، به این موضوع اذعان دارد که نظر هیأت رئیسه مجلس خبرگان از جمله آقای هاشمی بر رهبری شورایی بود: «بارها مطرح شده بود شورا پنجنفره شود. من بیرون آمده بودم، آقای شرعی عنوان کرد هیأت رئیسه نظرشان شورایی شدن است اما مردم دلشان خالی میشود، آنها نیاز به روحیه دارند و این امر با رهبری فردی رخ خواهد داد. برای صحبت به نفع رهبری فردی و علیه شورایی شدن رهبری ثبت نام کردم. تا نوبت صحبت من شد گفتند وقت تمام است. آقای هاشمی رئیس مجلس بودند. گفتند وارد مذاکره شوید که رهبری فردی باشد یا شورایی. آقای هاشمی گفتند اگر کسانی برای نطق قبل از دستور ثبت نام کردهاند و الان میخواهند به عنوان مخالف شورا صحبت کنند، اینها در اولویت هستند. آقای طاهری خرمآبادی گفتند نوبت آقای حائری است. از من سؤال کردند میخواهید مخالف شورا صحبت کنید؟ گفتم بله.» (6)
نکته قابل توجه آن است که آقای هاشمی در حالی اصرار داشت که رهبری شورایی تصویب شود که از نظر امام خمینی روی شخص آیتالله خامنهای مطلع بود. آیتالله حائری شیرازی درباره نطق مخالفت خود نیز این گونه توضیح میدهد: «من به عنوان اولین مخالف شورایی شدن رهبری صحبت کردم. گفتم شورای عالی قضایی را برداشتید و مسئولیت به رئیس قوه قضائیه واگذار شده است، شورا قدرت ندارد. نخست وزیر را حذف و قدرت را به رئیس جمهور واگذار کردید، پس شرایط به تمرکز نزدیک است. وقتی رهبری شورایی کنید به صورت ارسال مسلم ناکارآمدی خود را در جامعه نشان میدهد، چون خودتان تجربه کردید که باید یک نفر مسئول باشد. صحبت من تمام شد. یک نفر آمد و گفت ما میتوانیم با شورا اختلافاتی را که در جامعه است، هر کدام از این افراد را عضو شورا کنیم و به وسیله این چندتا وحدت را ایجاد کنیم. بیاییم این کار را بکنیم تا وحدت حفظ شود. فرد مخالف بعدی آقای جنتی بودند. آقای جنتی [گفت] اگر میگویید این شورا یکی شجاعتر، یکی سیاستمدارتر است و... اگر میتوانست آنچه که بهتر است به دیگران تزریق کنند، خوب بود. منظورشان این بود یک مجموعه وقتی بخواهند با یکدیگر حرکت کنند، ضعیف نمیتواند همراه با قوی گام بردارد. به ناچار قوی آهسته حرکت میکند تا ضعیف با او همگام شود. باز [موافقین شورای رهبری] آمدند قسم و آیه که این کار را بکنید.» (7)
منبع:
6. گفتوگوی آیتالله حائری شیرازی با برنامه شناسنامه
7. همان
کلمات کلیدی:
نتایج بررسی دولت فدرال نشان می دهد که 30 درصد دختران آمریکایی قبل از رسیدن به سن 12 سالگی و 56 درصد تا سن 15 سالگی و بقیه تا قبل از رسیدن به سن قانونی(که در ایالات متحده 18 سال تمام است) مورد کامجویی های جنسی قرار می گیرند.
در ایالات متحده آمریکا به خاطر لجام گسیختگی سرمایه داری اختلاف طبقاتی فوق العاده بالاست. اکثریت خانواده های آمریکایی با درآمد ماهیانه بین 2 تا 4 هزاردلار زندگی می کنند در حالی که درآمد یک میلیون آمریکایی برابر با درآمد نزدیک به 300 میلیون آمریکایی است.
کلمات کلیدی:
نخستین موضوعی که در دستور کار اجلاسیه فوقالعاده مجلس خبرگان قرار گرفت، بررسی مسأله استعفای آیتالله منتظری از سمت قائممقامی بود. هرچند در این باره امام خمینی پیش از وفات نظر قطعی خود را اعلام کرده بودند و دیدگاه ایشان برای اعضای خبرگان محترم و معتبر بود، اما در هر صورت این مسأله باید از طریق رسمی خود انجام میپذیرفت تا به موضوع استعفای آیتالله منتظری رسمیت داده میشد. اگر خبرگان این مسأله را حل و فصل نمیکردند، ممکن بود بعدها از سوی افرادی شبههپراکنی شود که خبرگانی که وی را به قائممقامی رهبری برگزید، انتخاب خود را ملغی و باطل اعلام نکرده بود. این موضوع به بحث گذاشته شد و اکثریت قریب به اتفاق اعضای حاضر در جلسه، استعفای قائم مقام رهبری را که طی نامهای مورخ 7/1/68 به حضرت امام اعلام شده بود، پذیرفتند .
موضوع دومی که در جلسه مطرح شد، قرائت نامه امام خمینی به آیتالله مشکینی درخصوص شرط مرجعیت رهبر بود. نامه امام خمینی که به تاریخ 9 اردیبهشت 1368 و حدود یک ماه قبل از وفات ایشان تنظیم شده بود، به شرح زیر است: «حضرت حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای حاج شیخ علی مشکینی دامت افاضاته.
پس از عرض سلام، خواسته بودید نظرم را در مورد متمم قانون اساسی بیان کنم. هرگونه آقایان صلاح دانستند عمل کنند. من دخالتی نمیکنم. فقط در مورد رهبری، ما که نمیتوانیم نظام اسلامیمان را بدون سرپرست رها کنیم. باید فردی را انتخاب کنیم که از حیثیت اسلامیمان در جهان سیاست و نیرنگ دفاع کند. من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم که شرط «مرجعیت» لازم نیست. مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور کفایت میکند. اگر مردم به خبرگان رأی دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند، وقتی آنها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را به عهده بگیرد، قهری او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولیّ منتخب مردم میشود و حکمش نافذ است. در اصل قانون اساسی من این را میگفتم، ولی دوستان در شرط «مرجعیت» پافشاری کردند، من هم قبول کردم. من در آن هنگام میدانستم که این در آینده نهچندان دور قابل پیاده شدن نیست. توفیق آقایان را از درگاه خداوند متعال خواستارم.» (5)
بحث و بررسی پیرامون این موضوع با نطق موافقین و مخالفین ادامه یافت و سرانجام خبرگان تأیید کردند که شرط مرجعیت برای رهبری لازم نیست.
منبع:
5. صحیفه امام، جلد 21، ص 371
کلمات کلیدی:
مشخص است که انتخاب حضرت آیتالله خامنهای در سال 1368 به صورت طبیعی و براساس صلاحیتهای شخص ایشان و تأیید امام خمینی صورت گرفت و این گونه نبود که قدرت نفوذ کلام آقای هاشمی و ذکر یک خاطره- آن هم در لحظات انتهایی جلسه که نظر مثبت مجلس خبرگان در انتخاب حضرت آیتالله خامنهای محرز شده بود- در انتخاب یک شخص مؤثر بوده باشد.
تکرار و تلقین پیاپی این گزاره، امر را بر دفتر و حامیان هاشمی رفسنجانی مشتبه کرد که واقعاً شخص ایشان، حضرت آیتالله خامنهای را به رهبری رسانده است و صرف ذکر خاطرهای در اجلاسیه فوقالعاده خبرگان مسیر تاریخ را تغییر داد. نمونه بارز این باور را میتوان در بیانیه رسمی دفتر آقای هاشمی مشاهده کرد. دفتر آقای هاشمی رفسنجانی طی جوابیهای که به آیتالله سیدمحمد خامنهای نوشت، به صراحت به همین مسأله اشاره میکند و چنان با اطمینان از نقش محوری هاشمی در انتخاب رهبری پس از امام یاد میکند که گویی آقای هاشمی صاحب انقلاب بود و رهبری آن را نیز به آیتالله خامنهای تفویض کرد: «آقای سیدمحمد خامنهای احتمالاً در روز رحلت امام و انتخاب آیتالله خامنهای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران نبودند یا احتمالاً به قول امام علی(ع) به عنوان «مردهای در میان زندگان» آن روز را از تقویم عمر خویش کم کرده بود، وگرنه همگان میدانند که آیتالله هاشمی رفسنجانی چه نقشی در آن مقطع برای تعیین رهبری داشتهاند!» (3)
در میان اظهارات اطرافیان آقای هاشمی رفسنجانی امثال این ادعاها به وفور شنیده میشود و این که شخص آقای هاشمی در قبال این ادعای اطرافیان- از جمله بیانیه دفتر خودش- سکوت میکند، جای تعجب دارد؛ زیرا آقای هاشمی حتی در خاطرات خود نیز به صراحت چنین ادعایی نمیکند و این ادعا نیز موضوع کوچکی نیست که بتوان از کنارش به سادگی عبور کرد. برای سنجش صحت این ادعا میتوان به خاطرات اعضای دیگر مجلس خبرگان مراجعه کرد.
آغاز اجلاسیه غیرعلنی
با به پایان رسیدن جلسه عمومی در صبح 14 خردادماه 1368 که به قرائت وصیتنامه امام تازه درگذشته سپری شد، اجلاسیه فوقالعاده خبرگان به منظور تصمیمگیری برای آینده رهبری کشور به صورت غیرعلنی در ساعت 15 عصر همان روز رسمیت یافته بود.(4)
منبع:
3. پایگاه اطلاعرسانی حجتالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی، 25/9/1393، کد خبر: 71858
4. ترکیب هیأت رئیسه مجلس خبرگان عبارت بود از آیتالله مشکینی (رئیس)، آقای هاشمی رفسنجانی(نایبرئیس)، آقایان محمد مؤمن و حسن طاهری خرمآبادی (منشیهای جلسه). اگرچه رئیس مجلس خبرگان مرحوم آیتالله مشکینی بود، ولی در عمل مدیریت جلسات در دست آقای هاشمی رفسنجانی بود.
کلمات کلیدی: